ترياک، تجاوز و روش آمريکا


 

نويسنده: کريس هجز




 

چکيده:
 

علي رغم وعده هايي که اوباما در طول کارزار انتخاباتي خود به مردم آمريکا و جهان داد، نه تنها جنگ در افغانستان خاتمه نيافته و نيروهاي اشغالگر از اين کشور خارج نشده اند، بلکه جنگ در افغانستان گسترش يافته و دامنه آن به پاکستان نيز رسيده است. نويسنده اين مقاله با تکيه بر گفته هاي ملالي جويا، نماينده پيشين مجلس افغانستان، نگاهي دارد به هشت سال حضور نيروهاي امريکايي و ناتو در اين کشور و وضعيت غمباري که حامد کرزاي، با همدستي شرکا و متحدان خود که همان جنگ سالاران و اربابان مواد مخدر باشند، بر اين کشور جنگ زده حاکم کرده است. آمريکا با دستاويز حقوق زنان و حقوق بشر اين کشور را به اشغال خود درآورده است، با گذشت هشت سال نه تنها نتوانسته به وعده هاي خود در اين زمينه عمل کند، بلکه در اکثر نقاط افغانستان، وضعيت زنان به طور خاص و وضعيت مردم اين کشور به طور عام، در همه زمينه ها وخيم تر از قبل نيز شده است. ملالي تنها راه حل مشکل افغانستان را قطع حمايت هاي آمريکا از حامد کرزاي و خروج نيروهاي اشغالگر از اين کشور مي داند.
جنگ سالاراني که ما در افغانستان از آنها حمايت مي کنيم، درست به همان اندازه طالبان، اهل رشوه، مخالف حقوق زنان و آزادي هاي دمکراتيک اساسي هستند و به طور گسترده در قاچاق ترياک دست دارند. خطوط اخلاقي که ما بين خودمان و دشمنانمان مي کشيم، خيالي هستند. روايت هاي روحيه بخشي که براي توجيه جنگ در افغانستان به کار مي روند، تلاش هايي رقت انگيز هستند براي لاپوشاني اقدامات سبعانه و سنگدلانه. جنگ نمي تواند هيچ فضيلتي را در مردم به وجود آورد، از جمله دمکراسي يا آزادي زنان را. جنگ هميشه به کساني قدرت مي بخشد که ميلي وافر به خشونت و دستيابي به تسليحات دارند. جنگ نظام اخلاقي را وارونه و تمامي حرف ها پيرامون حقوق بشر را بي معنا مي کند جنگ عدالت و وارستگي را به حاشيه هاي اجتماع مي راند. تسليحات جنگي بين بي گناه و گناهکار فرقي نمي گذارند. بمباران هوايي، راهکار ما در برابر وسايل منفجره سر هم بندي شده است. يک بمب آهني خوشه اي، پاسخ ما به يک بمب گذار انتحاري است. غرش يک مسلسل داراي نوارهاي طولاني فشنگ، يک نوع وحشت و خونريزي را در ميان غير نظاميان ايجاد مي کند، فارغ از اينکه چه کسي ماشه را مي کشد.
ملالي جويا که دو سال قبل به دليل اعتراض نسبت به فساد دولتي و اشغال غرب از مجلس افغانستان اخراج شد، در ديدار هفته پيش خود از نيويورک به من گفت: «ما بايد نقاب روي چهره جنگ سالاران بنياد گرايي را که پس از تراژدي يازده سپتامبر جاي طالبان را گرفته اند، پاره کنيم. آنها براي رسيدن به قدرت، از نقاب دموکراسي استفاده کرده اند. آنها همچنان به اين فريب ادامه مي دهند. اين جنگ سالاران از نظر ذهني همان طالبان هستند. تنها چيزي که تغيير کرده، ظاهر آنهاست. اين جنگ سالاران در طول جنگ داخلي در افغانستان از سال 1992 تا 1996، شصت و پنج هزار نفر از مردم بي گناه را کشته اند. آنها درست مثل طالبان عليه زنان و بسياري از افراد ديگر، مرتکب تخلفات حقوق بشري بسياري شده اند. او ادامه مي دهد: «در طول اين هشت سال، کمتر از دو هزار طالب کشته شده اند، اما بيشتر از هشت هزار نفر عليه غيرنظاميان بي گناه است. به قتل عام هايي که توسط نيروهاي ناتو در افغانستان انجام شده نگاه کنيد. ببينيد آنها در ماه مه در استان فراه چه کردند. در اين استان بيشتر از صدو پنجاه نفر کشته شدند که بيشتر آنها زنان و کودکان بودند. آنها از بمب هاي فسفري سفيد و خوشه اي استفاده کردند. در نهم سپتامبر، دويست غير نظامي در استان قندوز کشته شدند که باز هم بيشتر آنها زن و کودک بودند. براي آگاهي بيشتر از جنايات جنگي که به مردم افغانستان تحميل شده است، مي توانيد به وب سايت پرفسور مارک هرالد، اين مرد دمکرات مراجعه کنيد. ايالات متحده و سازمان ملل، هشت سال قبل کشورم را با شعار حقوق زنان و دمکراسي اشغال کردند. ولي تنها کاري که آنها کرده اند، انداختن ما از چاله به چاه بوده است. آنها کساني را به قدرت رسانيده اند که رونوشت طالبان هستند.»
شکوفايي تجارت ترياک در افغانستان که براي توليد هروئين به کار مي رود، در طول هشت سال اشغال اين کشور، صدها ميليون دلار را به جيب طالبان، القاعده، جنگ سالاران محلي، گروه هاي جنايتکار، آدم ربايان، ارتش هاي خصوصي، قاچاقچيان مواد مخدر و بسياري از چهره هاي ارشد حاضر در دولت حامد کرزاي ريخته است. «نيويورک تايمز» گزارش کرده است که برادر پرزيدنت کرزاي، احمدولي کرزاي از سيا، پول گرفته است، او يکي از بازيگران عمده در کسب و کار قاچاق ترياک است. بنا بر برآورد سازمان ملل، افغانستان نود و دو درصد از کل ترياک جهان را در قالب تجارتي حدود شصت و پنج ميليارد دلاري تأمين مي کند. اين ترياک حدود پانزده ميليون معتاد را در سراسر جهان تغذيه مي کند و هر سال صد هزار نفر را به کام مرگ مي فرستد. به اين تلفات بايد کشتگان جنگ را نيز اضافه کرد.
آنتونيو ماريا کاستا مدير اجرايي دفتر مواد مخدر و جرايم سازمان ملل گفته است که تجارت مواد مخدر، اين امکان را براي طالبان فراهم آورده است تا با وجود حضور صد هزارتن از نيروهاي ناتو، خود را توسعه دهد.
کاستا گفته است: «دخالت مستقيم طالبان در تجارت ترياک، به آنها اجازه داده است تا بودجه ماشين جنگي اي را تأمين کند که از نظر تکنولوژيک پيچيده تر شده و به شکلي فزاينده توسعه مي يابد.»
اين دفتر برآورد مي کند که طالبان بين سال هاي 2005-2009، از مالياتي که از توليد و قاچاق ترياک و هروئين کسب کرده اند، هر ساله نود تا يکصدو شصت ميليون دلار درآمد داشته است که اين مبلغ دو برابر مقداري است که در طول حکومت خود، در قريب يک دهه قبل به طور سالانه به دست مي آورد. کاستا مرز پاکستان -افغانستان را «بزرگ ترين منطقه آزاد تجاري در تجارت هر چيزي که غير قانوني است» توصيف مي کند، منطقه اي که گرفتار بلاي مواد مخدر، تسليحات و مهاجرت غيرقانوني است. او هشدار مي دهد که «توفان واقعي مواد مخدر و تروريسم» شايد در امتداد مسيرهاي قاچاق مواد مخدر از طريق آسياي مرکزي در حال حرکت باشد. کاستا مي گويد، سودهاي به دست آمده از قاچاق ترياک به دست گروه هاي مسلح در آسياي مرکزي مي رسد و «بخش بزرگي از اين منطقه مي تواند در تروريسم در مقياس گسترده غرق شود و منابع انرژي گسترده آن را در معرض خطر قرار دهد».
جويا به من گفت: «افغانستان بعد از هشت سال اشغال به يک مرکز جهاني براي مواد مخدر تبديل شده است. اربابان مواد مخدر کساني هستند که در اين کشور قدرت دارند. چگونه مي توان انتظار داشت اين افراد جلوي کشت ترياک را بگيرند و تجارت مواد مخدر را متوقف کنند؟ چگونه است که طالبان زماني که در قدرت بودند، مزارع ترياک را نابود مي کردند و يک ابرقدرت نه تنها نمي تواند مزارع ترياک را نابود کند، بلکه اجازه رشد توليد آن را نيز داده است؟ در حالي که اين ماجراها در جريان است، کساني که از جنگ حمايت مي کنند در باره حقوق زنان با شما سخن مي گويند. هم اکنون در اکثر استان هاي ما اثري از حقوق بشر نيست. کشتن يک زن در کشور من به سادگي کشتن يک مرغ است. در برخي از شهرهاي بزرگ مثل کابل، بعضي زنان به شغل و تحصيلات دست يافته اند، اما در بخش اعظم کشور، وضعيت زنان همچون جهنم است. تجاوز، آدم ربايي و خشونت هاي خانگي در حال افزايش است. اين بيناد گرايان در طول به اصطلاح انتخابات آزاد، يک قانون زن ستيز را عليه زنان شيعه در افغانستان به تصويب رساندند. اين قانون حتي از سوي حامد کرزاي هم امضا شده است. تمام اين جنايات به نام دمکراسي در حال رخ دادن است.»
هزاران تن از غير نظاميان در اثر خشونت هاي نظامي شورشيان و خارجي جان خود را از دست داده اند. مسئوليت مرگ تقريبا نيمي از غيرنظاميان در افغانستان بر عده نيروهاي آمريکايي و ناتو است. ده ها هزار تن از غير نظاميان افغان نيز در اثر آواره شدن، گرسنگي، بيماري، قرار گرفتن در معرض تشعشعات، نبود مراقبت هاي بهداشتي و درماني، جنايت و بي قانوني ناشي از جنگ جان باخته اند.
جويا مي گويد که کرزاي و رقيبش عبدالله عبدالله که از دور دوم انتخابات هفتم نوامبر کناره گيري کرد، هيچ کاري براي جلوگيري از تبديل شدن افغانستان به يک کشور ترياک انجام نداده اند. او مي گويد که ناتو در جنگ بين دو نيروي متخاصم فاسد و بي رحم، با کناره گزيني تمام، مشروعيت خود را در اين کشور از دست داده است.
يکي از دلايل استعفاي اخير يکي از ديپلمات هاي عالي رتبه ايالات متحده در افغانستان به نام متيوها، مشکل مواد مخدر بود. ها در نامه استغفاي خود نوشت که دولت کرزاي لبريز از «فساد آشکار و اختلاس لجام گسيخته» است. او نوشت: «کرزاي رئيس جمهوري است که نزديکان و مشاوران ارشدش با اربابان مواد مخدر و مرتکبان جنايات جنگي که حاکميت قانون و تلاش هاي ضد مواد مخدر ما را به تمسخر مي گيرند، مصالحه مي کند...».
جويا مي گويد: «فکر مي کنيد سي وشش ميليارد پولي که توسط جامعه جهاني به کشور ما سرازير شده، به کجارفته است؟ اين پول به جيب اربابان مواد مخدر و جنگ سالاران رفته است. هجده ميليون نفر در افغانستان با روزي کمتر از دو دلار زندگي مي کنند، در حالي که اين جنگ سالاران هر روز ثروتمندتر مي شوند. طالبان و جنگ سالاران با هم در اين فاشيسم مشارکت دارند، در حالي که نيروهاي اشغالگر در حال بمباران و کشتن غير نظاميان بي گناه هستند. وقتي هيچ امنيتي نداريم، چگونه مي توان درباره حقوق بشر يا حقوق زنان سخن گفت؟»
او مي گويد: «اين انتخابات زير سايه جنگ سالاري و مواد مخدر سالاري افغاني و فساد قرار دارد و نيروهاي اشغالگر به هيچ وجه مشروعيتي ندارند. نتيجه مثل همان ضرب المثلي مي شود که مي گويد، خر همان خر است پالانش عوض شده است. اهميتي ندارد که چه کسي رأي مي دهد. مهم اين است که چه کسي آرا را مي شمارد. مشکل ما اين است. بسياري از کساني که با طالبان همکاري مي کنند، از آنها حمايت نمي کنند، بلکه اين جنگ سالاران و اين بي عدالتي است که آنها را براي گرفتن انتقام به همکاري با طالبان وادار مي کند. من با آنها موافق نيستم، اما آنها را درک مي کنم. اکثر مردم کشور من با طالبان و جنگ سالاران مخالف هستند و به همين دليل است که ميليون ها نفر در اين درام غم انگيز انتخابات شرکت نکردند.»
جويا که به دليل تهديد به مرگ هاي متوالي چندين بار خانه اش در کابل را عوض کرده است، مي گويد: «ايالات متحده پول ماليات دهندگانش و خون سربازانش را با پشتيباني سيستم مافيايي و فاسد حامد کرزاي هدر مي دهد. هشت سال براي شناختن کرزاي و عبدالله زمان کافي است. آنها کشور من را به مرکز مواد مخدر تبديل کرده اند. اگر اوباما واقعا صادق است، بايداز افراد دمکراتي که در کشور من وجود دارد حمايت کند. تعداد بسيار زيادي از اين قبيل افراد در کشور من وجود دارند. اما او اين کار را نمي کند. او قصد دارد با حمله در منطقه مرزي پاکستان، جنگي را در اين کشور به راه بيندازد. در طول دوران اوباما به نسبت دوران بوش جنايتکار، تعداد بيشتري از غيرنظاميان کشته شده اند.»
او ادامه مي دهد: «مردم کشورم بين دو دشمن قدرتمند، در حال له شدن هستند. نيروهاي اشغالگر از آسمان، غيرنظاميان بي گناه را بمباران مي کنند و مي کشند. از زمين نيز طالبان و جنگ سالاران چهره فاشيستي خود را به نمايش مي گذارند. همين طور که ناتو تعداد بيشتري از غيرنظاميان را مي کشد، مقاومت در برابر نيروهاي خارجي نيز افزايش مي يابد. اگر دولت آمريکا و ناتو داوطلبانه از افغانستان خارج نشوند، مردم کشورم همان درسي را به آنان خواهد داد که به روس ها و انگليسي هايي دادند که سه بار کوشيدند افغانستان را اشغال کنند. براي ما جنگيدن در برابر يک دشمن، راحت تر از جنگيدن در برابر دو دشمن است.»
(Chris Hedges ستون او در Truthdig هر دوشنبه منتشر مي شود. به مدت دو دهه به عنوان گزارشگر خارجي جنگ هاي آمريکاي لاتين، آفريقا، اروپا و خاورميانه را پوشش داده است. او نه کتاب نوشته است، از جمله کتاب «امپراتوري توهم: پايان سواد و پيروزي سوداگري» (2009) و «جنگ، نيرويي است که به ما معنا مي بخشد.»(2003))**
منبع: سياحت غرب- ش 78